محمد رسول محقق بلخی-شورای علما و محصلین شمال افغانستان
چکیده
چرایی و چگونگی حکومت فراگیر و فراملی(جهانی)، دلایل ، موانع، ساختار و برتری آن برحکومت سکولار و... در این نوشتار، و اکاوی خواهد شد و در آن حکومت های"دولت = ملت" که کوپی دولت های مدرن اروپایی هستند و با فرهنگ و تمدن توحیدی ما همخوانی ندارند مورد نقد قرارخواهندگرفت. زیرا ملي گرايي و ميهن پرستي؛ به عنوان بزرگترين چالش و مانع اخوت و حکومت اسلامي، بایستی جای خود را به راهکار گذر از ملی گرایی به «امت» بدهد. از این رو بایستی اولا به آسیب زایی و پالایش فرهنگ و گزارههای غیر اسلامی و ضد ارزشی از جامعه و روابط بين الملل اسلامي بود تا با پالایش ناخالصی ها و افکار وارداتی بیگانه و جایگزین سازی فرهنگ خودی به جای فراوردهای دوران استعمار کهنه و فرانو، گام های عملی برداشته شود، که ما در آغاز این نوشته با نقل دیدگاه برخی از اندیشمندان، روشفکران و فقهاي اسلامي در باره چرایی حکومت جهانی؛ می پردازیم و با نگاه شهید صدر در باره "وطن اسلامی"به عنوان بسترحکومت فراملی که با رویکرد حقوقی و فقهی، به نقد رویکرد های ملی میهن گرایانه ی غربی رفته است اشاره می کنیم و با بررسی شرایط کنونی (محصور بودن مسلمانان در مرزهای مصنوعی و تحمیلی) به چشم انداز آینده (مقطع پسا استعمار و پیشا ظهور) و راهبرد و راهكار"پارادایم فلسفه تاريخي انتظار» که «مانفیست» و طرحی است فرا ملی و فرا مادي برای تحقق حكومت عدل گسترجهاني و نظام معقول بين المللي در فرجام تاريخ - در تفکر شیعی- این بحث را پایان خواهیم داد.
دلايل و نظريات حكومت واحد جهاني و چالش های عمده حکومت اسلامی فراگیر، باتکیه برتجارب تمدن اسلامی و آمادگی جهانی در پرتو پروسه بیداری فطرت آزادی خواهانه دینی و عدالت طلبانه انسانی، خود فرصتی است که باید باز تولید شود تا در پرتو تجارب تازه جنبش های اسلامی و اندیشه های پیشنیان صالح امت چون سید جمال و. که خوستار وحدت و حکومت اسلامی بودند؛ بتوانیم به پیشوازحکومت اسلامی و گذر از ملی گرایی به امت نزدیک شویم. اگردشمنان تمدنی، لیبرال ها و ملی گراها آن را به یک چالش دیگری تبدیل نکنند چنانکه خانم کلنتون (وزیرخارجه سابق آمریکا) با اظهار ناراحتی از خطر سازماندهی اخوان درمصر، آن را مایه نگرانی سکولارها خوانده بود. بنا براین مناسب است که متولیان امور جنبش ها و کسانی که دغدغه دینی و ارزشی دارند با فداکاری و آمادگی واقعی به راهكارحكومت جهاني يا تشكيل اتحاديه بين المللي «امت»- با حفظ حکومت های محلی دولت- کشور به عنوان یک پیش زمینه، که ما در این طرحواره به آن اشاره کرده ایم-توجه کنند.
حکومت اسلامی، حکومت فراملی، ملی گرایی، استعمار، امت، آینده، حکومت عدل گستر.
درآمد
شهيد صدر، به عنوان يكي از نوآوران عرصه علوم و معارف انساني و اسلامي و طراح انديشه سياسي اسلام، به مباحث زيادي درعرصههاي مختلف فكري و ديني، حكومت شايسته سالار اسلامي، با ويژگيهاي ارزشي و كارآمدي هايي فرهنگي تربيتي و مديريتي آن، كه ذاتا مخالف دموكراسي ليبرال و ملی گرایی است، نظريه پردازي نمود. وی همچنين به تبيين چگونگي ساختار، روش، چرايي، بايد و نبايدهاي علمي، عقلاني و شايستگي هاي لازم اخلاقي، مديريتي دولت مردان در آن، به عنوان «جانشيان خدا در زمين»، که بتوانند زمینه ساز تحقق حكومت واقعي در زمان بيداري فطرت عدالت خواهانه انسانی شود راهکار ارائه کرد. زیرا اسلام به عنوان داعيه دار هدايت و مديريت همه گيتي با در نظرداشت حضور و مشاركت حد اكثري تودهها، نخبگان و همه نیروهای ارزشي براي بالابردن ميزان مقبوليت و عملياتي كردن اهداف و برنامههاي حكومت ديني، (نمونه ی حکومت حق محور نبوی و علوی درگذشته) که متأسفانه پس از مدتی باعزل متولیان و حاکمان حقیقی آن، به حکومت، موروثی تبدیل شد و مسلمانان گرفتار اختلاف، استبداد و استعمارشدند، امروز نیز واجد همان کارآمدی است.
شهيد صدر، براساس احساس مسئوليت و دغدغههاي اسلامي با توليد اندیشه به فكرچارهيابي نظري و عملي مسائل اجتماعی–سیاسی بود و (از جمله) فقه سياسي شيعه را از گزاره سازي به مرحله «نظام سازي»سياسي و بلکه نهاد سازي تمدني (ايجاد تشكيلات صنفی، حزبي و طرحواره مرجعيت شايسته)رساندند؛ و براي پرهيز از انتزاعي شدن انديشه ها(كلي گويي و متن محوري) با به روز كردن و مسئله محورساختن دادهها، كه پاسخ گوي نيازها باشد، به كارهاي سياسي نيز پرداخت (چون نظريه سياسي بدون محرك به وجود نميآيد) از این رو با تربيت شخصيت هاي اسلامي و دعوت گران برجسته ی كه بيشترين انسجام را با اسلام داشتند طوری برنامه ريزي نمود كه با ریخته شدن خون پاکش، شاگردان و همکاران برجسته وی، برنامه هایش را با اطمنان ادامه دهند.
شهید به علاوه تربیت شاگردانی از کشورهای اسلامی براي ايجاد يك كار ماندگار درآن زمان که مورد انكار محيط و حوزهها بود چند طرح مهم را عملیاتی نمود:
- شهيد ازسال 1957 ميلادي (1337شمسي) به تأسيس حزب دعوت اسلامي در نجف اشرف اقدام نمود.
دكتركموجيان درمورد اين حزب مينويسد:«اما پيشروترين گروه انقلابي «حزب الدعوه الاسلاميه»بوده كه محوري مقاومت شيعه به حساب ميآمد. الدعوة يك حزب بزرگ بود، كه به روحانيون تحصيل كرده جوان، از پيشروترين مجتهد فرهمند عراق، يعني محمد باقرصدر الهام ميگرفتند...با وجود اين، حزب الدعوة پرقدرت ترين جنبش شيعه عراق باقي مانده است».[i]
- تشكيل «جماعة العلما» كه مناسبترين طرح و راهكار براي گردهمآوري علماي شيعه و حوزه علمیه نجف اشرف بود در اين تشكيلات که با وجود مخالفت برخي كه گرفتار فردگراي و كيش شخصيتیاند، دانشمندان زيادي از كشورهاي اسلام و عربي، عضويت داشتند، چنانكه در مورد حزب دعوت نيز چنين بود.[ii]
سازماندهي مرجعيت شيعه، که این نهاد مقدس علمي- ديني از رويكردهاي فردگرايانه شخصي و سليقه ی و يا دخالت افراد پيراموني و بالاخص فرزندان نسبي مرجع تقليد، دور به ماند و به سوي سازمان يافتگي جمعي و نهادي شدن روابط، برنامه ها و مسئوليتهاي مرجع، همچنان ادامه پيداكند و براي دوري از اختلافات دروني و پرهيز از موازي كاري، تلاش کرد. تازمینه ی تحقق حکومت و جامعه اسلامی به صورت تدریجی فراهم شود. زیرا تغییر و انقلاب کار سخت و زمان بر است و همه ابعاد درونی و بیرونی جامعه را در بر می گیرد و در نگاه صدر بهترین نقطه انقلاب مرجعیت است، یعنی انسان متخصص و متعهد(مرجعیت صالحه و رشیده) و دانشگاه و حوزه نیز بسترهای دیگری برای دگرگونی امت (امت رشیده) می باشد.[iii]
یکی از پارامترهای حکومت اسلامی، رعایت «مصلحت عمومي امت» و مصلحت اسلام است كه مبناي مصلحت عمومي «عقل» و «اختيار» و مبناي مصلحت اسلام «شرع» است و ما بين اين دو تعارضي نيست چنان که در نگاه هستی شناسانه و ره آلیستی سیستماتیک، تعارضی میان عقل و شرع نیست. چون شرع تدوين عقل يعني فطرت مدون و عقل يا فطرت، شرع نا مكتوب است و همچنان میان معرفت وحياني، عقلي و شهودي-عرفاني تعارضی وجود ندارد و پارادوکس پیوند و ارتباط حس و عقل[iv] که براساس منطق تجربي و پوزویستی، یقین (و گزاره های معنایی) به صورت معلق و بي تكليف در ميآيد»[v] به معناداری مسئولیت انسان برای تحقق خلافت عدل الهی و ریشه کن سازی تمامی انواع تبعیض و ستم منتهی میشود.[vi]
شهيد صدر، گرچه از حكومت به عنوان «حق طبيعي»، تعبير ميكند؛ ولی این حق ملازم با نوعي تكليفپذيري انسان، در پرتو اراده و آزادي، به وي سپرده شده است تا مسئولیت خلافت الهي خويش را آگاهانه در طول زمان به دوش بكشند.
به زعم صدر، شكل شورايي حكومت يا شكل امتي (جمهوري) امروز براي امت اسلامي شكل جايزي است. اين نوع حكومت كه مبتني بر رأي و نظر مردم است. علاوه بر اين كه بنياني عقلي و تكويني دارد از نظر تشريعي نيز مستنتج از قول خدا در قران (وامرهم شوري بينهم) شوري، 38، ميباشد كه در باره صفات مؤمنين وارد شده است و درجايي كه حكومت مبتني برنص نباشد اين نوع حكومت مناسب خواهد بود.
گرچه اهل سنت اين نوع حكومت را فقط منحصر به شخص پيامبر (ص) ميدانند ولی شيعيان مطرح ميسازند كه اين شكل حكومت بعد از پيامبر(ص) نيز براي ائمه دوازده گانه ثابت است و نص در مورد آن ها نيز وارد شده است. زیرا شخص معصوم دارای ولايت اجرای و حفظ شريعت، ولايت تقنيني، ولايت سياسي و ولايت و حاكميت در قضاء به عنوان مبلغ، شارع، سائس، حاكم و قاضي ميباشند.
شهید با اشاره به دو خط خلافت انسان و گواهي انسان، وی را داراي حق «حاكميت» غيرقابل سلب يا انتقال ميشناسد و از اين لحاظ ميتوان آن را به حقوق اساسي ديگر نظير حق مالكيت و دارايي تشبيه كرد. دارايي را ميتوان به ديگري انتقال داد، اما حق مالكيت را هرگز..[vii] (جوازاقامه حکومت درغیبت معصوم)
چرايي تشكيل حكومت ارزشي و اسلامی
يكم. نگاهي ورویکرد سيستماتيك و كل نگرانه ی که شهید صدر درحوزه های هستی شناسانه و معرفتی مطرح نموده به مسائل سیاسی و مدیرتی چون"امت"،"امامت"و غیره، نیزقابل تسری است زیرا اسلام تنها معرفت (جهان بینی وایدئولوژی) نيست بلكه هويت و مديريت استراتيژيك است و تمام واژههاي كليدي آن دارای بار معرفتي، ارزشي، تربيتي، اجتماعي و كاربرد سياسي مستقيم (مانند سياست، حكومت، ولايت، خلافت رعايت و...) و ياغير مستقيم؛ هستند که گستره ی آن حوزه كلام، فقه، اخلاق، تربيت، و سياست را هم پوشانی ميکند چون گفتمان اسلام به صورت «نظامها» (نظام اجتماعي، نظام تربيتي، نظام اقتصادي، نظام قضاي و نظام سياسي)، تعريف ميشود و«نظام سياسي» قانون و مكانيز مياست براي«تنظيم همه ابعاد و جوانب زندگي» از تولد، تا روابط فردي، خانوادگي، اجتماعي، و بين المللي[viii] مبتني بر نظم و عدالت.
تشكيل حكومت، با آن كه يك وسيله است. ولي بر اساس قاعده اهم و مهم و براي جلوگيري ازهرج و مرج - چنانكه از امام علي(ع) نقل شده است- دارای ضرورت عقلی پيشا اخلاقي، شناخته ميشود. امام(ع) با آن كه در نخست از دولت عادل، سخن ميگويد: «دولة العادل من الواجبات»[ix] ولي درگزاره ی ديگر، براي جلوگيري از هرج و مرج! حتي دولت فاجر! را يك گزينه مورد نیاز معرفي ميكند:«انه لابد للناس من أمير من برّ او فاجر»[x]
براي ضرورت تشكيل حكومت، بازهم ميتوان اضافه نمود: از روزي كه بشر به اين كره خاكي پانهاده است نيازمند حكومت و عدالت بوده و طرح جامعه ايتيوپيايي و يا مدينه فاضله فارابي و بهشت اگوستين و روياهاي روسو، راسل و غيره، همه براي دست يابي به عدالت و رهايي از چنگال خونين ستمكاران با انديشه آزادي بخش ميباشد.
دلايل و نظريات حكومت واحد جهاني
وجود و تاسيس حكومت و دولت، جهت ايجاد نظم، قانون، امنيت و ستاندن حق، و جلوگيري از هرج و مرج و مسئله تعليم و تربيت و تامين نيازها و همچنين امور دفاعي و.. که اشاره شد، یک امر غير قابل انكاري است. ولی اگر روزي ستم و يا نا امني جهاني شود اين نياز بين المللي خواهد شد. پس تشكيل حكومت -چنانکه يك نياز عقلي فطري، اجتماعي و از نظر ديني یک نياز اجرایی، جهت عملیاتی نمودن احکام اسلامی است- يك ضرورت جهاني، و انسانی نیز شناخته می شود.[i]
نويسنده نظام حكومتي و اداري در اسلام، که اهميت دولت در جامعه براساس ديدگاه جامعه شناسان يوناني و سخن ارسطو (معلم اول) و بنيانگذارمكتب سياسي و معتقد به تشکیل دولت به عنوان يك امرطبيعي، جهت اجتماعي بودن انسان را نقل می کند و همچنین نظريه افلاطون-پايگذار مدرسه اشراقي- را که معتقد بود: زندگي شايسته فردي، جز با وجود دولت حاصل نميشود. زيرا–بنابر باور افلاطون-«طبيعت انسان نيازمند زندگي اجتماعي و سياسي است».[ii]قرشی، نویسنده این کتاب، با اشاره به نظريات ابن خلدون و برخی دانشمندان غربی، (ليبرال دموكراسي و...) که نظریات غربی، آبشخور يوناني دارند تاکید می کند که انگارههاي فلسفي سیاسی غرب، تبعيض پذيري را تجويز ميكنند. زیرا افلاطون، (طراح جمهوری افلاطونی) معتقد بود:آفرينش بردگان ايجاب ميكند كه آنان خدمت كار اشراف باشند. شبیه اين نگاه غیرعادلانه در باره زن نیز از جانب آنان ارائه شده است. لذا نمی توان باتکیه بررهیافت دیدگاه فلسفه و مبانی سیاسی یونانی و غربی، علی رغم این که آن ها خواستارحکومت و تشکیل دولت بودند، موفق به ایجاد حکومت ایده آل و جهانی نشده و نخواهند شد. از این رو بایستی به دنبال پارادایم عدل گسترانه اسلام كه مخالف ظلم، تبعيضات و تفاوت هاي نژادي، طبقاتي و برتري انسانها نسبت به همديگر و باورمند به وحدت هويت انساني و حکومت توحیدی است، رفت كه زمان و مكان و چيزهاي ديگر، نميتواند مانع قانون و شريعت الهي شود.[iii]برخلاف نگاه، مباني و انگيزههاي مادي وغربي كه فلسفه ی حکومت درآن، تنها اجراي اراده سياسي است نه تحقق "خلافت" که انسان در آن به عنوان جانشین خداوند در زمین؛ مجری دستورات الهی برای ریشه کن ساختن ظلم، شرک و تبعیض است. بنا براين و به اضافه ی آنچه مطرح شد لازم است به ضرورت مسئله تشکیل حکومت جهانی از نگاه دین به اختصار اشاره شود.
أ- انگيزه آفرينش و اهداف خلقت انسان و هستي، تكامل و رسيدن به كمال مطلق است و اين نسبت به همه انسانها و در همه عصرها و نسل ها يكسان ميباشد و بدينگونه است مسئله مكان ها و سرزمينها، چون هيچ محله و هيچ منطقه ی نسبت به جاي ديگر برتري ندارد تا حكومت در آن منطقه و جامعه باشد نه جامعه ديگر. چون ترجيح بلامرجح لازم ميآيد.
ب - دين اسلام، چون از اول داراي رسالت و هدايت ارزشي و جهاني است. براي ايجاد يك حكومت واحد تلاش كرده است. لذا حكومتهاي پيامبر و خلفا، حكومتهاي فراملي بودهاند. بالأخص حكومت پيامبر(ص) و امام علي(ع)، به اعتراف دوست و دشمن-علي رغم جنگ و توطئه و مشكل سازيهاي فراوان- عاري از هر تبعيض، ظلم و فساد بودهاست؛ گرچه فضاي قبيله گرايي و قدرتطلبي اموي ها و معاويه، حكومت اميرالمومنين(ع) را فرصت نداد كه اهداف و راهبردش را به فرجام برساند.
ج - با مطالعه تاريخ به نامههاي پيامبر به امپراطوران روم، ايران و كشورها و شخصيت هاي ديگرکه از اهمیت ویژه ی سیاسی تاریخی برخوردار است[iv] و همچنين عناوين انشائي، خطابي و قانوني قران كه جنبه حقوقي و اعتقادي دارد نه فردي يا جغرافيايي، به اصطلاح، به صورت قضيه حقيقيه است نه خارجيه؛ عينا و عملا نشان دهنده اين است كه اسلام خواستار تحقق حكومت جهاني است با آن كه قران در محيط يك پارچه عربي نازل شده بود، ولي خطاب قران به انسانهابا عنوان «يا ايها الذين آمنوا» و «يا ايها الناس»آمده است. نه عرب و يا عجم كه اينها خود دليل ديگري بر آنچه گفتيم ميباشد.
د. اخوت ايماني، و همگاني مؤمنان؛ خاستگاه حكومت جهاني
روابط وحقوق مسلمانها نيز با همديگر براساس دارالاسلام و دارالكفرمبتنی برپايه «ايمان» (شهادت به وحدانيت خدا و رسالت حضرت محمد(ص)استوار است. نه تنوعي قومي و زباني. از این رو تمام زمينههاي تفرقه، تبعيض و جنگ، جاي خود را به اتحاد و برادري ميدهد. اگرگسست و نزاعي پيش آمد، بايستي سريعا متوقف شود که قران به آن تأکید می کند.
«واعتصموا بالله جميعا ولاتفرقوا واذكروالله نعمة الله عليكم اذكنتم اعداء فالف بين قلوبكمفأصبحتم بنعمته اخوانا... ».آل عمران/ 103.
«مؤمنان برادران يكديگرند. پس بين برادرانتان صلح برقراركنيد و تقوايي الهي پيشه نماييد، كه مورد رحمت اوقرارگيريد.[v]، حقوق اسلامي مبتني برتكليف الهی يك قانون غير قابل نقض و تبعيض است كه نميتواند برخلاف مقررات و دستورات فقهي و حقوقي، حلالي راحرام، يا حرامي راحلال نمايد. مثلامانع ازدواج مسلمان با مسلمان ديگر شود، در صورتي كه زن و مرد با آگاهي باهم به توافق رسيدهاند و يا مالكيت كسي را برخلاف دستورات ديني سلب نمايد.
پيامبر پس از فتح مكه با تأکید بر احترام خون، مال و آبروی مسلمان فرمود:
«ألاوان دمائكم واموالكم واعراضكم عليكم حرام كحرمة يومكمهذاحتي تلقواربكم، ليسألكم عن اعمالكم الافليبلغ ادناكم اقصاكم»[vi]
چنانچه نقض قوانين اسلامي خلاف شرع است. هرگونه اجتهاد و تصرف در آن نيز به خروج ازدايره عدالت، اخوت و بل خروج از دايره اسلاميت منجرخواهدشد.«من لم يحكم بماانزل الله فاوئلك هم الفاسقون» مائده، 47، [vii]
يكي از مراجع تقليد ميگويد: هرقانوني كه خلاف مصلحت اسلام و خلاف مصلحت امت برای محدودساختن آزادي هاي وی باشد باطل است؛[viii]
«هيچ كس حق ندارد مسلماني را از كشوراسلامي خارج كند، گرچه وی از كشورديگري بوده وزبان ديگري داشته باشد»[ix]
و بنابراين «هرگاه كسي بخواهد مسلماني را ازحق محروم كرده و از اقامت درسرزميني كه توقف و سكونت در آن جارا مجازشمرده است، منع نمايد، اسلام چنين عملي را ظلم و چنين آدمي را متعدي و ظالم مي شناسد»[x]
یکی ازحقوق غیر قابل انکار، نصرت و ياري رساندن برادر مسلمان در شرايطي است كه وی مورد ستم قرار ميگيرد که باز قران به آن توصیه می کند:«اذااصابهم البغي هم ينتصرون» شوري، 39 (مانند حقوق حمايت، پناهندگي و مهاجرت، كه رعايت آن حقوق عبادت و نقض آن خيانت به دين شناخته ميشود). «ويقطعون ما امرالله به أن يوصل ويفسدون في الارض..»بقره، 27
پيامبراسلام بازهم در باره حقوق برادران مسلمان نسبت به همديگر، فرمود:«من سمع رجلا ينادي للمسلمين، ومن لم يجبه فليس بمسلم» كسي كه بشنود مسلماني فرياد ميزند و پاسخ نگوید، مسلمان نیست[xi]
و باز ازآن حضرت(صلی الله علیه وآله) نزدیک به همان مضمون نقل شده است كه فرمود:«من اصبح ولايهتم بامورالمسلمين فليس بمسلم»[xii]
از آن طرف كساني هم كه با كمك به مسلمانان به مسئوليتها و تكاليف شان عمل ميكنند، مورد ستايش قرارگرفته است«والذين يصلون ما امرالله به أن يوصل ويخشون ربهم ويخافون يوم الحساب» رعد، 21،
امام صادق نيزدر روايت زیر از اداي حق برادر مسلمان به عنوان بهترين عبادت ياد ميكند «ماعبد الله بشيء افضل من اداء حق المؤمن»
ه- جهان مالكي خدا و سرزمين امت
[i]- فارابي به عنوان ستاره پرفروغي كه پس ازهزارسال انديشههاي ژرف، مورد توجه جدي قراردارد. طرحواره حكومت آرماني خود را به نام«مدينه فاضله» دركتب آراء اهل المدينة الفاضلة، والسياسة المدينة، تحصيل السعادة، و.. براي بشريت عرضه داشت.
[ii]-محمد باقر شريف قرشي، نظام حكومتي واداري دراسلام، ص50، نظام حكومتي و اداري به نقل از مقدمه ابن خلدون ص41-42،
[iii] - تزعدالت بر اساس اصل «حسن وقبح ذاتي» که خدا، انبيا و پيشوايان و همه انسانها؛ بایستی عادل باشند؛ یک اصل پیشادینی و درسلسله علل احکام است نه درسلسله معلول ها، نه این است که آنچه دین میگفته عدل است، بلکه آنچه عدل است دین می گوید. ر.ک. استادمطهری، مبانی اقتصاداسلامی ،ص14-15،
[iv]-نامه های پیامبر به هراکلیوس ،امپراتور روم شرقی،خسرو پرویز-پادشاه ایران-ایتوپی،دربار مصر وغیره، درکتاب های تاریخی ثبت شده است.ر.ک. به ابن اثیر،الکامل فی التاریخ،ج2،ص ،213،الطبقات الکبری،ج1 ومکاتیب الرسول، ص114- 112
[v]- انما المؤمنون اخوة فاصلحوابين اخويكم واتقو الله لعلكم ترحمون» حجرات، 10
[vi]- الآصفی،محمد مهدي، ملكية الاراضي في الاسلام، ص 27ه،
[vii]-ر.ک. به همین سوره آیات 44 و 45.
[viii]- شیرازی، سید محمد، الفقه السياسه ص478.
[ix]- شیرازی، سيد صادق، رساله توضيح المسائل ،مسئله :3514.
[x]- قران وحقوق،ص 273،بنيادپژوهش هاي قراني حوزه و دانشگاه 144.
[xi]- وسائل الشيعه، ج11، ص 559 ،
[xii]- همان، ر.ك. غزنوی،جوادي،فقه وحقوق مهاجران،153-152،
[i]- کموجیان. جنبشهای آزادی بخش در کشورهای عربی.
[ii]-ر.ك. حسين علاوي،صراع الارادات. وحيسن جمشيدي،كتاب انديشه سياسي شهيد رابع.
[iii] - ر.ک . محمد حسین جمشیدی، اندیشه سیاسی شهید رابع امام سید محمدباقر صدر، دفتر مطالعات سیاسی وبین المللی، تهران،سال 1377،ص324،
[iv]-صدر الدين شيرازي،اسفار اربعه، ج 4، ص 75، شهيد صدر دركتاب سي سال پس از پيامبر، مسائلي بديعي راجهت عيني وحسي كردن دين درپرتو آموزههاي معرفتي وتربيتي قران برشمرده كه فرصت نقل آن نيست.
[v]-سيد محمد باقر صدر، تحليلي از مسئله شناخت، ترجمه محمدعلي جاودان، تهران: روزبه، 1358، ص24
[vi] -محمد حسین جمشیدی ، اندیشه های سیاسی شهید رابع امام سید محمد باقر صدر، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی،تهران،چاپ اول 1377 ، ص 70
[vii]- همان، ص174،
منابع:
[viii]-صحيفه نور ج1، ص119
[ix]-آمدي عبد الواحد، غرر الحكم ودرر الكلم.تحقيق مصطفي درايتي.چاپ اول مكتب الاعلام الاسلامي حكمت 100
[x]- همان، حکمت 262