مجلهء حقیقت «تاسیس1384ش» دورهءجدید.
از اینکه مجلهءحقیقت را انتخاب کردید خوشحالیم.
مارا از آثار و نظرات سازندهء خود بهره مند کنید.
majallehaqiqat.loxblog.com
براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
آخرین نطرات
علی آقا محمدی - تشکر فراوان از آقای اسماعیلی بابت گزارش خوبشون - 1396/11/25
فهیمی - سلام.مدت زیادی از فعالیت در مجله حقیقت دور بودم امروز دیدم مجله پرباری شده و مطالب بسیار مفید ارایه می شود. از دست اندر کاران و عزیزانی که زحمت میکشد کمال تشکر را دارم. - 1396/3/16
mohseni - روحش شاد
خداوند غریق رحمتش کند با این فعالیتهای ماندگارش
امروز هرچه داریم از دست علمای خاضع و زحمت کش است
همه مایه افتخار اسلام و مسلمین هستند. - 1395/10/4
حیاتی - سلام استفاده کردیم عالی بود - 1395/2/25/majallehaqiq
حیاتی - سلام تشکر از اطلاع رسانی جامع پاسخ: سلام سپاس از حسن نظرتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
برخودلازم میدانم از تمامی کسانی که باعث وبانی برگزاری این مراسم معنوی بودند ویادوخاطرات انشهدای بی شمع وچراغ را درخاطره ها طنین انداز نمودند تشکروقدردانی نمایم وخداقوت رانثارشان کنم.
اجرکم عندالله پاسخ: سلام...
سپاس از حسن نظر شما... - 1395/2/22/majallehaqiq
محمد بیانی - عکس یاد گاری تان حرف نداشت اشنایان قدیمی در هم جمعند روح شهدا را هم خدا وند غریق رحمت .نماید پاسخ: ممنون از ارسال پیامتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
آریایی - ان شا الله تمام عاشقان و دوست داران اهل بیت ع بتوانند به سلامت به زیارت امام حسین ع مشرف شوند...
و هر دو دولت عزیز و برادر ایران و عراق بتوانند در امر ورود و خروج زایران همکاری کنند.
- 1394/9/7/majallehaqiq
تولد: روز جمعه بيستم جمادیالآخر سال پنجم بعثت در مکه معظمه[1]
امام باقر (ع) فرمود: «چون فاطمه متولد شد خداوند توسط فرشته به رسولخدا وحی کرد که اسم او را فاطمه بگذارد»[2]
امام صادق فرمود: «فاطمه در نزد خداوند نه تا نام دارد (فاطمه، زهرا، صديقه، مبارکه، طاهره، زکيه، راضيه، مرضيه، محدثه)
کنيه: امالحسن، امالحسين، امالائمه، ام ابيها و ام السبطين میباشد.
القاب: سيدةنساءالعالمين، خيرالنساء و بتول میباشد
نام پدر محمد و نام مادر خديجه است
آن مخدره سه برادر و سه خواهر داشت 1- قاسم 2- عبدالله که او را طيّب و طاهر هم میگفتند 3- ابراهيم 4- زينب 5- ام کلثوم 6- رقيه، همهی اينها غير از ابراهيم از خديجه کبری بودند.[3]
وقتی که فاطمه زهرا به سن رشد رسيد عدّهای زيادی يکی پس از ديگری برای خواستگاری میآمدند، رسول خدا به همهی آنان جواب رد میداد.[4]
امام موسی کاظم فرمود: روزی رسول خدا نشسته بود که فرشته بر آن حضرت وارد شد عرض کرد يا محمد مرا خداوند فرستاده تا نور را با نور جفت کنم «ان ازوّج النّور من النّور»
پيامبر فرمود: که را با که؟ فرشته عرض کرد: فاطمه را با علی، چون فرشته میخواست برود پيامبر ديد ميان دو شانهاش نوشته شده « محمد رسول الله و علی وصيّه» پيامبر سوال کرد، از چه زمانی اين جمله ميان دو شانهات نوشته شده است ؟ عرض کرد: بيست و دو هزار سال قبل از خلقت آدم (من قبل ان يخلق الله آدم باثنين و عشرين الف عام).[5]
از آن طرف علی به پيشنهاد برخی از مسلمانان برای خواستگاری حضرت زهرا به خانه رسول خدا آمد، ولی شرم مانع میشد. پيامبر به چهرهی علی نگاه کرد و منظور او را فهميد و لذا فرمود: علیجان از مال دنيا چه داری؟ عرض کرد: شمشيری و اسبی و زرهای و شتر آبکشی دارم. پيامبر فرمود: اينها همه مورد حاجت توست فقط زرهی خودت را میتوانی برای اين کار خير بفروشی، علی زره را به قيمت چهار صد و هشتاد درهم فروخت و همه آن پول را به پيامبر داد.[6]
رسول خدا دستور فرمودند: جهيزيهی مختصر برای زهرا(س) تهيه نمودند که همه آن شست و سه درهم میشد که بعد از جنگ بدر عروسی انجام شد.
مهريهی حضرت زهرا(س) پانصد درهم نقره بود.
آيت الله العظمی فاضل لنکرانی در جامع المسايل(ج2، ص385) میفرمايد: از خطبهی امام جواد وخطبهی حضرت امير استفاده میشود که مهريهی حضرت زهرا پانصد درهم نقره بوده است، و درهم شرعی برابر با 6/12 نخود نقره سکه دار است؛ بنابراين پانصد درهم نقره معادل 262 مثقال و نيم به مثقال (24 نخودی) نقرهی سکه دار میشود، ظاهراً به قِران قديم ايران 26 تومان و دو قِران ونيم بوده و مهريه را طبق همان، محاسبه و تعيين مینمودند و قيمت آن در هر زمان تابع نرخ همان زمان است و در زمان ما (1377ش) حدود يک صد هزار تومان میشود.
توضيح: اين جهيزيه مهريهی دختری بود که پدرش قدرت و محبوبيتی فوق تصور را داشت و يارانش به جای زر و سيم جان خود را نثار قدمش میکردند.
امّا او دامادش را دچار غصهی قرض نکرد و نه بيتالمال مسلمين را خرج خودنمايی و تجملات بیجا کرد و نه هزينه ازدواج را بالا برد و نه ديگران را به زحمت انداخت، بلکه با نهايت سادگی اين ازدواج صورت گرفت تا الگويی مناسب به دست مردم دهد (اما افسوس)[7]
شب عروسی پايان گرفت، و صبح پيامبر اسلام(ص) به خانه فاطمه زهرا تشريف برده و کارهای خانه را تقسيم کردند و فرمودند: کارهای داخل خانه را فاطمه انجام دهد و کارهای بيرون منزل بر عهده علی باشد، حضرت زهرا(س) میفرمايد: از اين تقسيم، آنقدر خوشحال شدم که جز خداوند کسی ديگر نمیداند.
آنچه که از سيرة حضرت زهرا استفاده میشود اين است که ايشان هيچ وقت برای کسب درآمد کاری نکرد و از منزل خارج نشد و هميشه ترجيح میداد در خانه بماند و از فرزندان خود مراقبت نمايد و اين خود بهترين دليل است برای بيان ارزشمند بودن تربيت و نگهداری اولاد و حضرت زهرا هميشه بهترين روش را انتخاب میکرد.
البته در حال ضرورت زنان میتواند از خانه خارج شوند، مشروط به اينکه خود را به طور کامل از نامحرمان حفظ کنند و حجاب خود را به معنای واقعی و درست آن مراعات نمايند، و در عين حال اسلام آنها را تشويق نموده که کمتر از منزل بيرون بروند، حتی بعضی از احکام که از شعائر اسلام به شمار میرود و از اهميت خاصی برخوردار است، شرکت زنان در آن مجامع الزامی نيست و هيچ گونه تشويقی هم در انجام آنها وارد نشده است.
مانند: شرکت در تشيع جنازه و نماز جماعت و غيره.
بانوانی که میگويند ما پيرو حضرت زهرا(س) هستيم بايد بدانند که تا ضرورت ايجاب نميکرد حضرت زهرا (س) از خانه خارج نمیشد و در روايت آمده است که هميشه اول وقت در خانه اقامه نماز مینمود، و اين در حالی است که مسجد در کنار خانهاش و درب منزلش به مسجد باز میشد و آن هم مسجدی که بعد از مسجدالحرام بهترين مسجد روی زمين است .
و در روايات آمده است که نماز در مسجدالنبی برابر با ده هزار نماز میباشد و در بعضی جاها برابر با صد هزار نماز هم آمده است؛ امام جماعت هم اشرف مخلوقات پپيامبر اسلام بود، معالوصف حضرت زهرا يک بار هم در مسجد برای اقامهي نماز حاضر نشد، زيرا که پدرش رسول خدا فرمود: مسجد برای زن کنج خانههای آنان است.[8]
بانوان اسلام وقتی سعادتمند و خوبخت هستند که در حيا و عفت و ايثار و فداکاری و شوهرداری و خانه داری و تربيت اولاد، خلاصه در تمام شئون زندگی پيرو حضرت فاطمه زهرا(س) باشند.
يکی از مسايلی که در اسلام از اهميت خاصی برخودار است مسئلهی حجاب است، و لذا حضرت زهرا(س) به اين مسئله توجه خاصی داشت، همانگونه که از سيرة آن حضرت استفاده میشود و از رواياتی که از اين مقوله از او ذکر شده، همه حکايت از اهميت اين معنا دارد که می تواند الگو و سر مشقی برای بانوان مؤمنه و پويندهگان راه او باشد.
ما از باب نمونه دو روايت را متذکر میشويم:
1- پيامبر گرامی اسلام(ص) از فاطمه سوال کرد، بهترين چيز برای زن چيست؟ حضرت زهرا فرمود: اينکه نه او مردی را ببيند و نه مردی او را ببيند.[9]
2- اما موسی کاظم فرمود: شخصی نابينای اجازه گرفت تا بر فاطمه زهرا داخل شود، حضرت زهرا(س) خودش را از آن نابينا پوشاند؛ رسول خدا فرمود: چرا خودت را از او پوشاندی در حاليکه او نابينا است؟! حضرت زهرا(س) جواب داد اگر او مرا نمیبيند من که او را میبينم و مشامم بوی او را میفهمد، اينجا بود که رسول خدا فرمود: شهادت میدهم که تو پاره تن من هستی.[10] ای بانوئی مسلمان! تو که ادعا داری رهبرت حضرت فاطمه زهرا (س) است، پس چرا در عمل يعنی راه رفتن و حرف زدن و لباس پوشيدن و معاشرت و برخورد با نامحرمان و ... الگوئی خودت غرب را قرار میدهی. ادعا را باور کنيم؟ يا عمل را؟ اين است يک بام و دو هوا.!
خدايا خودت ما را هدايت کن تا از اين خواب غفلت بيدار شويم.