میلاد حضرت آدم (ع) مهدی امینی شولگری
یا ایها الناس ان کنتم فی ریب من البعث فانا خلقناکم من تراب ثم من نطفه ... سوره ی حج آیه5
نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد حسن لرزید که صاحب نظری پیدا شد
فطرت آشفت که از خاک جهان مجبور خودگری ،خودشکنی ،خود نگری پیدا شد
خبری رفت ز گردون به شبستان ازل حذرای پردگیان پرده دری پیدا شد
آرزو بی خبر از خویش به آغوش حیات چشم وا کرد و جهان دگری پیدا شد
زندگی گفت که در خواب تپیدم همه عمر تا ازین گنبد دیرینه دری پیدا شد
اقبال
بعد از خلقت آسمان و زمین در 6روز یا 6 مرحله خراوند اراده کرد که انسان را بیافریند و دلیل اینکه خداوند آسمان و زمین را در6 روز آفرید چنانچه قرآن می فرماید: ان ربکم الله الذی خلق السموات و العرض فی سته ایام ( سوره ی یونس آیه3 )این است که او میخواست به انسان ها و فرشتگان بفهماند که هر کار را به تدریج و با نظم انجام دهید والا به محض تعلق اراده ی خداوند به چیزی آن چیز ایجاد میشود. چنانچه در آیه ی47 سوره ی ال عمران می فرماید: اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون.
مسئله ی دوم این است که خداوند جریان خلقت انسان را با فرشتگان در میان گذاشت واذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه خداوند با این کار می خواست به ما بفهماند که در کار ها با یکدیگر مشورت کنید پس از آن خداوند خواست که انسان را خلق کند تا خلیفه ی او باشد و امانتی را که آسمان و زمین طاقت تحمل آن را نداشت به دوش بکشد( انا عرضنا الامانه علی السموات و الارض والجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوما جهولا سوره احزاب آیه72 )
نجم الدین رازی (دایه) یکی از عرفای قرن 7 در کتاب گران سنگ مرصاد العباد آن امانت الهی را چنین توصیف میکند:«گوهری بود در خزانه ی غیب که آن را از نظر خازنان پنهان داشته بود و خزانه داری آن به خداوندی خویش کرده بود فرمود که آن را هیچ خزانه لایق نیست الا حضرت مایا دل آدم. آن چه بود؟گوهر محبت بود که در صدف امانت معرفت تعبیه کرده بودند.» و چون بر ملک و ملکوت عرضه کردند از پذیرفتن آن ابا نمودند. خداوند برای تحقق اراده اش ابتدا جبرئیل بعد میکائیل و سپس اسرافیل را برای گرفتن مشت خاکی از زمین فرستاد که زمین از دادن خاک به هر سه خود داری کرد و سرانجام عزرائیل مشت خاکی از4 گوشه ی نرم سخت شوره زار و حاصلخیز زمین برداشت و علت این که او از4 گوشه ی زمین خاک گرفت این بود که قرار بوده روحیات و غرائز مختلف درانسان ها باشد و چه بسا خاک سخت مظهر خشونت و خاک نرم مظهر ملایمت است، خاک شوره زار مظهر بی اثر بودن است و خاکی که قابل کشت و زرع است مظهر انسانی است که منشا اثر و مفید است. شاید عذر زمین از این که به فرشتگان خاک نمی داد این بود که طاقت قرب الهی را ندارد و خداوند شایستگی قرب را در ذریه آدم مخلوق از خاک میدید. چنانچه در شب معراج شایستگی قربش را به منصه ظهور رساند که جبرئیل را به یارای همراهی نبود چنانچه سهدی علیه الرحمه میگوید:
شبی برنشست از فلک بر گذشت به تمکین و جاه از ملک در گذشت
چنان گرم در تیه قربت براند که بر سوره جبرئیل از او باز ماند
بدو گفت سالار بیت الحرام که ای حامل وحی برتر خرام
چو در دوستی مخلصم یافتی عنانم ز صحبت چرا تافتی
بگفتا فرا تر مجالم نماند بماندم که نیرو ی بالم نماند
اگر یک سر موی برتر پرم فروغ تجلی بسوزد پرم
بوستان- ستایش پیامبر (ص)
پایان
تایپ و تنظیم:مهدیه زکی