مجلهء حقیقت «تاسیس1384ش» دورهءجدید.
از اینکه مجلهءحقیقت را انتخاب کردید خوشحالیم.
مارا از آثار و نظرات سازندهء خود بهره مند کنید.
majallehaqiqat.loxblog.com
براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
آخرین نطرات
علی آقا محمدی - تشکر فراوان از آقای اسماعیلی بابت گزارش خوبشون - 1396/11/25
فهیمی - سلام.مدت زیادی از فعالیت در مجله حقیقت دور بودم امروز دیدم مجله پرباری شده و مطالب بسیار مفید ارایه می شود. از دست اندر کاران و عزیزانی که زحمت میکشد کمال تشکر را دارم. - 1396/3/16
mohseni - روحش شاد
خداوند غریق رحمتش کند با این فعالیتهای ماندگارش
امروز هرچه داریم از دست علمای خاضع و زحمت کش است
همه مایه افتخار اسلام و مسلمین هستند. - 1395/10/4
حیاتی - سلام استفاده کردیم عالی بود - 1395/2/25/majallehaqiq
حیاتی - سلام تشکر از اطلاع رسانی جامع پاسخ: سلام سپاس از حسن نظرتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
برخودلازم میدانم از تمامی کسانی که باعث وبانی برگزاری این مراسم معنوی بودند ویادوخاطرات انشهدای بی شمع وچراغ را درخاطره ها طنین انداز نمودند تشکروقدردانی نمایم وخداقوت رانثارشان کنم.
اجرکم عندالله پاسخ: سلام...
سپاس از حسن نظر شما... - 1395/2/22/majallehaqiq
محمد بیانی - عکس یاد گاری تان حرف نداشت اشنایان قدیمی در هم جمعند روح شهدا را هم خدا وند غریق رحمت .نماید پاسخ: ممنون از ارسال پیامتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
آریایی - ان شا الله تمام عاشقان و دوست داران اهل بیت ع بتوانند به سلامت به زیارت امام حسین ع مشرف شوند...
و هر دو دولت عزیز و برادر ایران و عراق بتوانند در امر ورود و خروج زایران همکاری کنند.
- 1394/9/7/majallehaqiq
دين در قران به چند معنا و از جمله بمعناى "جزاء" استعمال شده است. ولى دين در مفهوم قرانى فراتراز "جزاء" ميباشد، چون دين در واقع صبغة الله و صراط مستقيم الهى و منظومه تركيبى فطرت و عقل (= كتاب تفسير گرطبيعت و شريعت) بوده، و به مجموعهى اخلاق و احكام؛ (اخلاق شامل اخلاق فردى، اجتماعى و بين المللى، و احكام؛ شامل عبادات، احكام اقتصادى، حقوقى، خانوادگى، فردى، اجتماعى و غيره) اطلاق ميشود، كه همه اينها قلمرو دين به حساب مىآيد، كه در اين باره به جهت كج فهمى ها و يابه علت عقدهها ونفرت هاعليه ارباب كليسا، عليه دين اعمال و اعلام گرديده است.
از امام صادق(ع) در مورد اين سخن که قران "صبغة الله" است "ومن أحسن من الله صبغة" نقل شده است که فرمود: صبغة الله "اسلام" است. باز ازامام صادق ع نقل شده است كه فرمود: مؤمن كسى كه است كه تمسك كند به عروة الوثقى."و من يكفر بالطاغوت ويؤ من بالله فقد استمسك بالعروة الوثقى لاانفصام لها".
تعريف دین در نگاه چند شخصيتهای علمى:
أ- آقاى مصباح :"دين عبارت است از سلسله باورها نسبت به نظام هستى ورفتار ناشى از آن" [1]
ب- آقاى سبحانى :"دين معجونى است از ادراكات نظرى وعقلى وتعاليم انبياء...
آية الله سبحانى بر اساس اين تعريف، به چند ويژگى دين نیزاشاره مىنمايد: ا- گستردگى در ميان انسانها. -2ريشه داشتن در آفرينش، -3عدم متابعت از اوضاع سياسى وجغرافيايى، درعين استوارى در برابر تبليغات مخالف..[2]
اين تعريف باتعريف شهيد صدر (ريشه داشتن دين در آفرينش)، همخوانى داشته و دین،داراى دوجنبه آسمانى(بعد الهى) و زمينى،- بعد قابلى- ميباشد.
خليفه خوانده شدن انسان از جانب خداوند، دليل جامعيت دين در هردو بعد آسمانى و زمينى است، چه، يك موجود نيمه زمينى و نيمه آسمانى، بهتر مىتواند زندگى را اداره كند، آنهم باهدايت وحى و عقل، تا يك موجود كاملا آسمانى مانند فرشته و ياچیزی بريده از وحى و عقل. از اين جهت هردو رويكرد افراط وتفریطگرایانه لاهوتى كليسا ويا ماديگرانه سكولار كه از تفسير عينيى هستى و هويت چند بعدى انسان عاجزاند، نتوانستهاند يك نظام اجتماعى ايدهآل وشايسته ارائه نمايند. با آن که درمورد نقش بارز دین درجامعه وناتوانى دموكراسى از ارائه نظام ايده آل، متفكران غربى چون منتسکیو ،برتراند راسل، ودیگر فيلسوفان ودانشمندان غربى ، اعتراف نموده اند.منتسكيو بااشاره به نقش دين، چنين مىگويد:
تنها عاملى كه مىتواند در برابر پادشاهان خودكامه ايستادگى كند، قدرت دينى است. مثلا پادشاه مستبد اگر به يكى از مردم زير سلطه بگويد كه با پدر خود قطع رابطه كن، او اين كار را انجام مىدهد؛ يا اگر بگويد پدرت را از ميان بردار، او به اين عمل ناروا مبادرت مىورزد؛ امّا اگر وى را به ميخوارى فرمان دهد، از اجراى دستورش سرباز خواهد زد، چرا كه دين بر مردم و بر پادشاه حكومت مىكند و اين دين اجازه چنين عملى را نمىدهد.[3]
2.دین حق کدام است؟
از جانب ديگر، با آنكه واژه دين در قران به هر گرايش و يا أمر مقدسى بدون مشكل اطلاق ميشود (لكم دينكم ولى دين).(سوره كافرون): 6، ولی دين حق، تنها اسلام شناخته میشود. "ان الدين عند الله الاسلام" آل عمران 20-19، چون كه اسلام دين عدل و عقل است و پاسخگوى همه نيازهاى بشر در تمام عصرها ونسلها میباشد:"تبيانا لكل شىء" نحل: 89 و اسلام تنها دينى است كه نامش با خودش هست، يعنى "تسليم" در برابر خدا که تسليم شدن به حق و عدل، از لوازم آن بوده ووحدت ميان خدا وانسان ورسیدن قرب الهى، در نتیجه تسلیم محقق ميگردد، يعنى ارتباط واقعى معنى مىيابد. از اين جهت مىتوان گفت: كه اطلاق كلمه "دين" از باب انصراف شىء به فرد أكمل خوداست. پس دين يعنى "اسلام" و اسلام؛ يعنى محتواى تحريف نشده اديان تو حيدى (اديان مشترك ابراهيمى) كه تعبير"اديان" نيز در اين مورد، غير دقيق است، چون در قران، به جاى كلمه »اديان"، "اسلام" آمده است، زيرادين، در واقع يكى بيش نيست و از اين جهت رابطه دين با اسلام، رابطه نوع و أفرادآن است، نه رابطه جنس و أنواع، و آنچه بنام اديان ياد ميشود، شرايع و سبل اند، نه اديان.[4]"لانفرق بين أحد من رسله" بقره: 285، که وحدت صراط مستقيم؛ با"تعدد" طرق الى الله" از قبيل وحدت در كثرت وكثرت در وحدت بوده؛ وكثرتها و گسستها، در واقع تابع شرائط واحوالند (شرائط موضوعى)نه ذات وگوهر دين.لذا طرح نسبى خوانده شدن معرفت دينى با آيه ذيل:"والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا" عنكبوت : 69، بدون در نظرداشت مبانى و روش كلى معارف،روايات وآيات قرانى، نشانه ی از "مطلق گرفتن معرفت خود" بوده وبه نوعی"دگم وجزم اندیشی"منجر میشود که مخالف استدلال وادعای آقایان می باشد ، با این که مراد از "سبل" در این آیه " فروع است". و "صراط مستقيم" در قران؛ يكى بيش نيست "ان هذاصراطى مستقيما فاتبعوه ولا تتبعوا السبل فتفرق بكم". مائده:16
"ومن يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه" آل عمران:85
[4]-محى الدين عربى در مورد وحدت اديان، مىنويسد: اختلاف شرائع، معلول اختلاف زمانها و احوالاست و هريك از انبياء،پيامبر قبل خود را تصديق كردهاند. هيچ يك از انبياء در اصول باهم اختلاف ندارند، بلكه اختلاف اديان فقط در احكام آنهااست.كه آن احكام تابع زمان وحال است.همشهرى 76/3/6روش انديشه ابن عربى، بخش آخر.