بسم الله الرحمن الرحیم ورب الشهدا والصدیقین وقاصم الجبارین

اعیاد شعبانیه به ویژه میلادسید شهیدان عالم وسرورآزادگان بنی آدم بزرگ پاسداراسلام و خداوندگارایثار وشهادت  امام حسین ابن علی ابن ابی طالب (ع) را  به شماعزیزان تبریک می گویم.

الله به حق ثارالله برای همهء ی دست اندر کاران این محفل به ویژه  انجمن طلاب مدرسه امام خمینی ره ،مجمع علمی فرهنگی حبل المتین و همه ی حضاری که از  از داخل قم و ازشهرستان های  تهران،ورامین،ساوه،کاشان،بردسیر،رفسنجان و...آمدند اجرعظیم عنایت کند.

بایدتشکر کنم ازحضورشخصیت های گرانمایه ،حضرات علمای اعلام، تشکل های علمی وفرهنگی، دانشجویان، طلاب،خانواده های شهدا، و اقشار مختلف.

عرایضم نیم نگاهی است  به مبارزات مردم وشهدای افغانستان.

ریشه انقلاب اسلامی افغانستان  را در جریان های یک قرن اخیر باید جستجو کرد. جریان  های که رخ نمود  وعرض می کنم بر ضد اهداف عالیه اسلام و آرمان ها ومصالح  مردم بود:

1- استبداد خشن و وحشی مخالف هر نوع آزادی و عدالت .

2- دخالت قدرت های خارجی، در سیاست ،اقتصاد و فرهنگ.

3- دور نگه داشتن دین از سیاست یا بیرون کردن دین از میدان سیاسی.

4- سوق دادن کشورهایی اسلامی به جاهلیت پیش از اسلام و احیاء شعارهای  جاهلانه  و فراموش کردن شعارهای اصیل اسلامی.

5- تحریف میراث گران ­قدر فرهنگ اسلامی .

6- تبلیغ و اشاعه مارکسیسم .

7- تبعیض و شکاف طبقاتی، با وجود اصلاحات ظاهری ادعایی.

8- تسلط عناصر غیر اسلامی بر مسلمانان.

9- نقض آشکار قوانین و مقررات اسلامی چه به صورت مستقیم چه به صورت ترویج و اشاعه فساد در زمینه های فرهنگی و اجتماعی.

طبعاً این تحولات نمی توانست برای همیشه از طرف جامعه مسلمان بدون عکس العمل باشد

لذا مبارزات مردم ما باکودتای 7 ثورآغاز نگردیده است  بلکه سابقه ی طولانی آن به  دوران حکومت های شاهی برمی گردد که گروه  های مبارزهرکدام یک یاچندتا ازاین انگیزه ها درسرداشتند:                       

1-مشروطیت خواهی2 -همراهی باقافله ی تمدن وتجدد خواهی-  3- پیاده کردن

آرمان های  نژادی.

5-  حفظ ویا اعاده حاکمیت شاهنشاهی

6- مبارزه با کمونیست ها

7- پیاده کردن احکام وحکومت اسلامی واصلاح نابسامانی های مادی  ومعنوی جامعه اسلامی،

که انگیزه ی اخیر به انقلابیون اصیل ومسلمان  اختصاص داشت

انقلابیون اصیل برمبنای(ان تقوم لله مثنی  وفرادی... ولیقوم الناس بالقسط وانزلنا الحدید...) انگیزه ی آزادی  واستقلال، عدالت اجتماعی، معنویت گرایی، اصلاح فرهنگ جامعه ،ایستادگی در برابر تجاوزوظلم ، حق طلبی وتجدد خواهی اسلامی، علم افزایی و  همراهی دین باسیاست را   داشتند واین همان اصلاح وانقلا ب علوی بود که درخطبه   132

بعد از کودتای 7ثور جریان اصیل مبارزه ازمحافل خصوصی بیرون آمد وکم کم سراسرکشوروروشنفکران ومحصلان افغانی خارج افغانستان را در برگرفت ومنجر به قیام های مسلحانه گردید ،حال آغازکننده ی قیام مسلحانه  چه شمال باشد یاغیر شمال  ولایت سرپل باشد یا سمنگان فرقی نمی کند.

در6 ثور1358ش قیام مردم مسلمان سوزمه قلعه آغاز یافت وتاآخربا ارتش سرخ روس ،دولت کمونیستی وملیشای رژیم  ادامه داشت  وحتی مهاجرین سوزمه قلعه مقیم  ایران ازهجرتگاهشان اعزام نیروی جهادی وکمک های مالی  رابه جبهات  تاسقوط رژیم کمونیست  ادامه دادند. ودرمسیرجهادحدود300شهید وجمعی زیادی معلول وهزارن آواره تقدیم نمودند که دراین فرصت بایدازحمایت ها وهمسنگری های  جمعی ازمجاهدان بهسودی، باغرانی،  کجرانی و...وعموم مجاهدان شمال کشور  به ویژه رزمندگان  ولسوالی های شولگر، دره صوف، بلخاب ،سنگچارک، مناطق مجاورحرم حضرت یحی ابن زید شهید درمرکز ولایت سرپل ومنطقه های خوب آباد وبغاوی بامجاهدین ولسوالی  سوزمه قلعه قدر دانی کنم،که مناطق مربوط مرکزولایت سرپل  درصحنه های رزمی ومشکلات ودرتقدیم شهید با مردم سوزمه قلعه همگامی وهمراهی بیشتر ومستمر داشته اند .امروز نیزسوزمه قلعه دژمستحکم درمقابل تجاوزات شمنان وامنیت کشوراست آنان در داخل افغانستان وشهرهای مختلف  ایران مراسم  گرامیداشت سالانه  برگزار می کنند چنانچه  درمناسبت ها جلسات محلی برای تجلیل ازشهدا دارند.ان شالله در آینده باظرفیت فعلی ( جمعی زیاد ی نویسنده، انبوهی محقق ، مدرس وگویندگان توانا وحدود600تحصیل کرده حوزه ودانشگاه ومردم همراه وفداکار)درصحنه ها ی دفاع ازاسلام وکشور درکنارهموطان بدرخشند.

گرفتاری ۹ ساله شوروی در افغانستان صرف نظر از موضع گیری‌های منفی بین‌المللی، سبب تحمیل هزینه‌های هنگفت نظامی‌  وغیر نظامی وگسترش دیدگاه منفی در شوروی به دلیل ادامه جنگ  واعمال تحریم‌های بین‌المللی و دیگر موارد شد و فروپاشی آن کشور را تسریع بخشید.بدینسان در ۲۵ اردیبهشت1367   عقب‌نشینی ارتش سرخ آغاز شد.مبارزات حق طلبانه مردم مسلمان افغانستان که در8ثور71موجب سقوط رژیم کمونیستی گردید بیش از یک میلیون کشته  وهزارن معلول و نزدیک به پنج میلیون مهاجر و آواره بر جای گذاشت.

آن شهامت ها و پیروزی نه تنها یاد ماست

 هست در یاد رقیبان خون و استقلال ما

وحدت فکر و نظر با همت سعی و عمل

خواهد از جمع جوانان خون و استقلال ما

باد هر وِرد  و  دُرود و ختم قرآن و دعا

هدیۀ روح شهیدان خون و استقلال ما

عاقبت بلخی ترا هم ساخت در مکتب ز شوق

عندلیب آسا غزل خوان خون و استقلال ما

اما طعم شيرين  این پيروزي ديري نپایيد و خيلي زود در اثر عواملي  به جنگ هاي تلخ و خانمان سوز داخلي تبديل گرديد.در صورت فقدان مدیریت دلسوزانه و عقلانی، بهترین فرصت ها تبدیل به شکست و بلکه فاجعه می شود که نمونه ی عینی آن را درسال  1371ش پس از پیروزی مجاهدان در شمال و کابل دیدیم.

همانگونه که همیشه بی اصول بودن  چند رنگی ،نفاق،پراکندگی وبدعاقبتی می آورد،بی برنامگی جریان های جهادی، دست اندازی های بیگانگان و بقایای رژیم کمونیستی از عوامل اصلی ناکامی مجاهدین در امر تشکیل دولت مقتدر گردید.

عبرت‌ آموزي ازتاريخ، و حماسه های دینی و ملی گذشته و پند گرفتن از حوادث و وقايع تاریخي،از مسلمات ارزش گذاری به حافظه ی تاریخی است.

اندیشه همان گونه که جاودانه است مرز هم   نمی شناسد ،اندیشه مبارزه اسلامی مرزهای افغانستان  ایران عراق لبنان فلسطین وکشورهای دیگر را در نوردید ومبارزین شریک همدیگر شدند چنانچه می بینیم  در سالهای ابتدایی انقلاب ایران، در حکومت کمونیستی وقت افغانستان، جرمی به نام «خمینیست بودن» به دایره لغات جرایم حقوقی حکومت اضافه شدو حدود 500 افغانی به جرم"خمینیست" به شهادت رسیدند چنانچه این فهرست دقیق بررسی شود شمار شهدای هوادار  حضرت امام خمینی در افغانستان چند برابر خواهد شد.

آنگونه که مبارزان افغانی در دفاع مقدس ایران، حدود سه هزار شهید و جانباز تقدیم کرده اند،شهداوجانبازانی  ایرانی نیز در دفتر جهاد وشهادت  افغانستان ثبت شده است

شهیدان خوبان روزگار واسوه های ماندگارند ما به آنان نیاز  داریم آنان به ما نیاز ندارند

چرا از شهيدان عقب مانده ام سپيده زده رنگ شب مانده ام
شهيدان كه بودند و ما كيستيم مگر با شهيدان نمي زيستيم

و آتش چنان سوخت بال و پرت را

که حتّی ندیدیم خاکسترت را

به دنبال دفترچه ی خاطراتت
دلم گشت هر گوشه ی سنگرت را
و پیدا نکردم در آن کنج غربت
به جز آخرین صفحه ی دفترت را
همان دستمالی که پیچیده بودی
در آن مهر و تسبیح و انگشترت را
همان دستمالی که یک روز بستی
به آن زخم بازوی همسنگرت را
همان دست هایی که پولک نشان شد
و پوشید اسرار چشم ترت را
سحرگاه رفتن زدی با لطافت
به پیشانی ام بوسه آخرت را
و با غربتی کهنه تنها نهادی
مرا آخرین پاره پیکرت را
و تا حال می سوزم از یاد روزی
که تشییع کردم تن بی سرت را
کجا می روی ای مسافر؟ درنگی!
ببر با خودت پاره ی دیگرت را

والسلام علیهم یوم ولدوا ویوم استشهدو ویوم یبعثون حیا وعلیکم ورحمت الله